دکتر رشا روابح، استاد دانشگاه الجزایر در چهاردهمین وبینار از سی و پنجمین کنفرانس وحدت اسلامی، پیرامون «موانع شکل گیری وحدت اسلامی و راهکارهای ایجاد آن» گفت: وحدت به معنای حمله به دیگران و اجبار آنها به کنار گذاشتن اعتقاداتشان و پذیرفتن اعتقادات دیگری نیست، بلکه اقدامی برای برگرداندن شرایط اجتماعی و عقیدتی و دینی به حالت عادی است که قرآن کریم بنا نهاده است.
وی ادامه داد: دعوت به وحدت، به هیچ روی به معنای سرک کشیدن در امور دیگران نیست و هر گونه اقدامی در این راستا، حتما به شکست خواهد انجامید. این موضوعی است که تاریخ به اثبات رسانده است. اقدامات سیاسی عده ای برای تحمیل یک مذهب اسلامی با به کارگیری ابزار نظامی و دولتی و چه بسا ابزار سرکوب همراه شد، شاید مشهورترین آن، تلاش برخی از معتزله برای تحمیل مذهب و دیدگاه های اجتهادی خود در عصر عباسی بود که فرجامی جز اضافه شدن کینه و نفرت، در برنداشت.
استاد دانشگاه الجزایر گفت:در واقع، وحدت به معنای صیانت از عنوان بهترین امت است. وحدت، همان فرآیند همزیستی میان مذاهب از راه پذیرش شخص غیر هم دین و گفت و گوی با او به منظور فهم همدیگر و شناخت پیوندهای مشترک می باشد تا با استفاده از آن، به صورت مسالمت آمیز زندگی کرده و جامعه ای واحد بسازیم.
وی ادامه داد: این امر ممکن است نیازمند چشم پوشی از برخی منافع ناچیز و مقطعی در جهت رسیدن به هدف والاتر و ارزشمندتر باشد. زیربنای ایجاد وحدت اسلامی، مدیریت درست اختلافات است که خاستگاه آن، پذیرش این باور است که می توان در عین اختلاف با هم بنشینیم و در عین حفظ حریم خصوصی هر کس در اعتقاد و دین و تاریخ، نقاط مشترک را ارزشمند بشماریم.
رشا روابح تصریح کرد: در مورد دلیل اختلاف میان مسلمانان باید گفت که دلیل اصلی آن، نحوه رفتار و برخورد ایشان با متون دینی است، که امکان حذف آن وجود ندارد. اختلاف مذهبی در واقع، مدرکی و نشانه ای معتبر از پیشرفت و تکامل عقلانیت در اسلام در زمینه وحی از یک سو و افزایش نیازها از سوی دیگر است؛ از این رو، تعدد مذاهب امری بسیار طبیعی و مولود پیامدهای تمدنی است که خود یک سرمایه ارزشمند برای تمدن اسلامی به شمار می رود.
وی در مورد دلایل رد ایده وحدت اسلامی از سوی برخی از مسلمانان گفت: دلیل نخست، عشق به هویت مذهبی است. برخی از مسلمانان بر این باورند که هویت و ماهیت وجودی ایشان در معرض خطر است، از این رو به دور خود حصاری تنیده و با اتخاذ موضعی دفاعی تا حد گوشه گیری از دیگران پیش می روند؛ زیرا به گمان اشتباه خود هر گونه اقدامی در جهت معاشرت با دیگران و ارتباط با آنها را گامی به سوی جذب شدن به اعتقادات آنان می دانند.
استاد دانشگاه الجزایر ادامه داد: دلیل دوم، کنار گذاشتن اختلافات مذهبی است. برخی از دانشمندان فرهیخته معاصر بر این باورند که مهمترین اقدام جهت ایجاد وحدت اسلامی، پرهیز از درگیری مذهبی است؛ زیرا به باور ایشان، نقض فرقه گرایی خود عملی فرقه گرایانه است. اما این چشم پوشی و بی توجهی موجب تحریک مردم شده و این احساس را به ایشان منتقل می کند که میراث ایشان در معرض انحراف و خطر است؛ از این رو، چشم پوشی از این مسائل که از اعتقادات بی و چون چرا در نزد ایشان بوده است، اما دیگران، آن را موضوعات دست و پاگیر می دانند را نمی پذیرند، بنابراین مسئله وحدت را رد می کنند.
وی افزود: دلیل سوم انکار وحدت، بی توجهی رسانه هاست. اگر مقایسه ای گذرا میان رسانه های تفرقه افکن و فتنه گر با رسانه های تقریبی و خواهان وحدت انجام دهیم، رسانه های تقریبی تقریبا در مقابل رسانه های فتنه گر کم فروغ هستند. حال آنکه رسانه های فتنه گر تنها به دامن زدن به موضوعان تفرقه انگیز میان مسلمانان و تحریک آرای عمومی با لحنی شفاف و گستاخانه بسنده نمی کنند.
رشا روابح تصریح کرد: دلیل دیگر رد وحدت اسلامی وعدم پذیرش پروژه های مربوط به وحدت، گنجاندن مسئله مذهب و موضوعات مربوط به وحدت و تقریب به کانال سیاست است؛ زیرا گنجاندن نگرش سیاسی به عنوان تنها توجیه کنار گذاشتن فرقه گرایی، موجب به خواب رفتن طرف های درگیر شده و رویارویی های ایشان را به صورت مقطعی به حالت تعلیق درآورده است. سیاست، مسئله ای متغیر و ناپایدار است و اساس پروژه تقریب در این حالت سست و لرزان می باشد.
به گفته وی هر گونه تغییری در صحنه سیاست می تواند نزدیکی مسلمانان را از میان برده و روابط مثبت میان ایشان، تنها برای یک دوره زمانی سیاسی گذرا باشد؛ اما چنان چه اساس پروژه بر پایه اصول دینی و انسانی شکل بگیرد، به خاطر پایداری اصول دینی و ارزش های انسانی، تداوم بیشتری خواهد داشت.
استاد دانشگاه الجزایر اظهار کرد: طبیعی است که راهکارهای ایجاد وحدت اسلامی به تناسب اختلاف زمان و مکان و افراد، مختلف و متنوع گردد؛ اما ضرورت ایجاد یک نگرش وسیع اسلامی که اختلاف را تنوع و تجلی قدرت بیکران خداوند می داند، ضروری است؛ اختلاف دیدگاه ها لزوما مسئله ای غیر عادی نیست بلکه بر عکس و به عبارت دقیق تر، منطق اشیاء است و خداوند نیز چنین ایشان را آفریده است.
وی بیان کرد: راهکار بعدی ایجاد وحدت، باز گذاشتن باب اجتهاد و پرهیز از محدود کردن آن است. اجتهاد فراگیری که بدان نیاز داریم و به تقریب کمک می کند، اجتهادی است که علامه محمد رضا حکیمی رحمه الله علیه، آن را اجتهاد تحقیقی نامگذاری می کند که به همه علوم اسلامی، فقه، اصول، حدیث، جرح و تعدیل، علوم قرآنی حتی عقاید و علم کلام نیز وارد می شود؛ تا زمانی که از همدیگر استدلال نخواهیم، وحدتی در کار نخواهد بود. چنانچه به محدودیت توانایی انسان و احتمال بروز اشتباه، باور داشته باشیم، پس چگونه می توانیم از کسی که در فقه دچار اشتباه شده است، استدلال بخواهیم.
رشا روابح افزود: راهکار بعدی آموزش وحدت و همزیستی مسالمت آمیز مذاهب با یکدیگر به دانش آموزان است؛ بخش عظیمی از این مسئولیت بر عهده وزارت آموزش و پرورش است. به گونه ای که دانش آموز می تواند با استفاده از کتاب درسی خود با دیگران آشنا شود؛ هیچ فرقه ای نباید از تاریخ حذف شود، دلیل این امر آن است که کودک پس از رسیدن به دوره بلوغ و پس از آن، برای نخستین بار با مذهبی دیگر برخورد کرده که شاید این مذهب، بخشی از میراث ملی و تاریخ دور و دراز او باشد.
وی تأکید کرد: برای موفقیت گفت و گوی تقریب باید راه شفافیت در پیش بگیریم و تا حدی از اتکای به تاریخ خارج شویم تا با پیروان یک فرقه به گناه پدران خود پیکار نشود و کدورت های گذشته در زمان حال تسویه نگردد.
استاد دانشگاه الجزایر خاطر نشان ساخت:راهکار دیگر ایجاد وحدت، گسترش گفتمان دینی انسانی و تلاش در جهت خشکاندن منابع گفتمان تفرقه افکنانه است که رویارویی های تاریخی را یادآوری می کند؛ کوشش کنیم تا گفتمان دینی اخلاقی و معنوی و روابط با خداوند و انسان را احیا کنیم؛ گفتمانی که دین را سرچشمه محبت و پیوند با خدا و دیگران و حضور الله تبارک و تعالی در همه امور زندگی معرفی می کند.
وی افزود: راهکار دیگر، عینیت بخشیدن به معنای وحدت می باشد. این بروز و ظهور عینی می تواند از دو جنبه اساسی نمود یابد؛ جنبه اجتماعی و جنبه شناختی. جنبه اجتماعی در پیوندهای اجتماعی خودجوش که همه مسلمانان را در امور روزمره به هم وصل می کند، نمود می یابد. برای نمونه، بازنگری در نظریه ازدواج پیروان مذاهب دیگر و قانونی بودن روابط اقتصادی با ایشان . بررسی جواز اقامه نماز پشت سر مسلمان غیر هم مذهب و دفاع از وی نیز از جمله این موضوعات می باشد. این ها مسائلی است که باید به صورت صریح و واقعی مورد بازخوانی قرار گیرد؛ در خصوص جنبه شناختی نیز باید گفت که نمود آن در بازسازی علوم اسلامی به صورت کاملا اسلامی و نه مذهبی خلاصه شده است.
رشا روابح ادامه داد: راهکاری بعدی بهره برداری از سرمایه جوانی و تشویق اقدامات تقریبی با استفاده از تجمعات جوانان است،همانند اردوهای تابستانی و انجمن های تابستانی و سایر موارد برای درک تجربه تقریب میان گروه های جوانان مذاهب گوناگون، با نظارت و هدایت اندیشمندان متخصص.
وی در پایان گفت: تأمین مخارج پروژه های واقعی تبلیغ وحدت از دیگر راهکارهاست؛ زیرا تعدد پروژه های تفرقه افکنانه میان مسلمانان و پول های هنگفتی که صرف ساختمان ها، ادارات، کتاب ها، هزینه های رفت و آمد و مخارج مبلغان می شود، بر کسی پوشیده نیست.