صورتها و اعراض، محل اختلافات و تشتتها و چندگانگیها میشوند و در مقابل امور معنایی و جواهرگونه، مبدا و مبدع یگانگی و توحید هستند، از این رو توجه به امور درونی و معنایی و پایدار و فراگیر، فراهم کننده و برجسته ساز بساطت و وحدت خواهد بود. معناگرایی با توجه به اصول بنادین انسان بما هو انسان فارغ از هر قیدی، سعی در برقراری یگانگی و یکنواختی بین ابنای بشر دارد. توجه به خاستگاه مشترک و واحد جمیه آحاد انسانی فهم مشترک و اراده مشترک را رقم میزند که ارامش و توازن برآمده از چنین اشتراکی نه تنها صلح انسانها با یکدیگر را بلکه تعاملات تعادلی بین انسان و طبیعت را هم تامین میکند. ایده صلح جهانی بدون توجه به کشش مشترک انسان بما هو انسان، نمیتواند امکان وقوعی پیدا کند، اگر هر نحله فکری بخواهد نظام فکری خود را القاء و ترویج کند، تزلزل و پراکندگی و کلافگی، تمام عالم را در برخواهد گرفت. بسط اندیشه معناگرا با نظامیمنسجم و هدفمند، میتواند آرامش جمعی و مهرورزی مدنی را متحقق سازد، که در این نوشتار با روش تحلیلی و ابزارکتابخانهی، بر تبیین تاثیر نظام معناگرایی بر صلح جهانی اهتمام تخصصی صورت گرفته است.
نویسنده(گان):
محمد شیروانی
چکیده:
کلیدواژه:
معناگرایی، صلح جهانی، انسان معاصر، تقریب ادیان و مذاهب،رویکرد نوین دینی