علیرغم آنکه ویژگیهای شهرهای اسلامی از دیرباز مورد مطالعه قرار گرفته؛ اما همچنان تلقی روشن و مورد وفاقی از مفهوم شهر اسلامی وجود ندارد؛ تا جایی که جدالها بر سر وجود یا عدم وجود «شهر اسلامی» به پژوهشهای متعددی منجر شده و اغلب نیز در برطرف کردن ابهامها و چالشها توفیقی نیافتهاند. علاوه بر این، در دوران کنونی شاهد ظهور کلانشهرها هستیم. به نظر میرسد آموزههای سنتی شهر اسلامی دیگر یارای توضیح پیچیدگیها و عدم قطعیتهای مفهوم پیچیدهای چون کلانشهر را نداشته و نمیتوان به کمک آنها، که اغلب در مقیاس طراحی شهریاند، به مفهوم کلانشهر اسلامی اندیشید. بنابراین ورای مفهوم شهر اسلامی، در «اکنونِ» دانش شهرسازی نیاز به تبیین و تکوینِ چارچوبی مفهومی برای «کلانشهر اسلامی» است تا هستی و چیستی آن را از ابهام و آشفتگی به شفافیت و غنا نزدیک کند. فقدان انسجام در معنا، نظریه و عمل «شهرسازی اسلامی» را میتوان ناشی از خوانشهای ظاهرگرایانه از اسلام در نظریهپردازی شهرِ مطلوب اسلامی دانست. بنابراین هدف تحقیق ابهامزدایی/ جدالزدایی از هستی و چیستی «شهر اسلامی»؛ و سپس تدوین، تشریح و تببین مؤلفههای سازنده «کلانشهر اسلامی» با اتکا به خوانشی ملموس و کاربردی از اسلام است. پژوهش از نوع بنیادی و با رویکرد کیفی است. در بخش اول با اتکا به روش «فراتحلیل کیفی» به بررسی مطالعاتِ گستردۀ پیشین پرداخته و در بخش دوم با اتکا به نگرشی انتقادی و بر اساس روش «تفسیری ـ اکتشافی» به ارائه مدلی مفهومی برای کلانشهر اسلامی پرداخته شده است. مدل مفهومی کلانشهر اسلامی متشکل از ارکانی همچون اصول (حرکت از عینیت به ذهنیت، خوانش اخلاقی و شالودۀ اسلامی)، ساحتها (کالبدی و غیر کالبدی)، ابعاد (زمانه، زمینه و اخلاق) و مؤلفهها (نیازهای معاصر، زمینه کالبدی و غیرکالبدی و ارکان اخلاق اسلام) است که در فضایی سهبعدی تدوین شده و میتواند تعریف فضای زیستِ شهر و تحلیل قرابتش با آرمان کلانشهر اسلامی را در نظریه و عمل تسهیل نماید. مطالعه و خوانشِ کلانشهرِ اسلامی در فضای مفهومی سهبعدی، متشکل از ابعاد «زمانه، زمینه و اخلاق» به تعریف و تحدیدِ فضای زیستِ کلانشهر اسلامی ـ در دو ساحت کالبدی و غیر کالبدی ـ میتواند چارچوبی مناسب برای مفهوم پردازی باشد.
المؤلفون:
مهرداد رحمانی، فاطمه جمال آبادی
المستخلص:
الكلمات الرئيسية:
چارچوب مفهومی، نظریه کلانشهر اسلامی، فضای زیستِ، ابعاد ماهوی، ابعاد وجودی