علیرغم فاصله زیاد میان دو دیدگاه امامیه و اهل سنت در مسئله قیاس و اعتقاد امامیه به حرمت عمل به قیاس از باب ضرورتِ مذهب اهل بیت: و باور اهل سنت به قیاس به عنوان یکی از منابع تشریع احکام شرعی، در شش قسم از اقسام قیاس که برخی بالاجماع مورد توافق فریقین بوده و برخی بالاحتمال، تقریب به معنای نزدیکسازی دیدگاههای دو گروه در خصوص قیاس را میتوان به عنوان یک رویکرد پذیرفت و بر اقسام ششگانه به عنوان مصادیق آن منطبق ساخت.
مقاله حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و به صورت کتابخانهای در صدد بررسی موارد ششگانه و برجستهسازی رویکرد تقریبی در آنها بوده و به نتایج ذیل دست یافته است: اولاً سه قسم از اقسام ششگانه به صورت اجماعی مورد توافق قرار گرفته است که عبارتند از قیاس منصوص العلة، قیاس اولویت و قیاس تنقیح مناط. حجیت و اعتبار این سه قسم از نظر امامیه به اندراج آنها در ادله لفظیه است که از باب ظهورات عرفیه و ارتکازات عقلاییه حجت و معتبر بوده و از نظر اهل سنت به اندراج آنها در قیاس بوده که آن را مستقلاً حجت و معتبر میدانند. ثانیاً قسم چهارم از آن اقسام، قیاس عقلی قطعی است که آن هم بالاجماع و به دلیل حجیت ذاتی قطع نزد فریقین معتبر بوده و هر دو گروه با نام قیاس آن را پذیرفتهاند، لکن امامیه آن را به عنوان تخصیص حکمی از ادله حرمت قیاس پذیرفته و اهل سنت آن را به عنوان قیاس. ثالثاً قسم پنجم و ششم که اجراء قیاس به عنوان کاشفیت از رأی معصوم7 است نه به عنوان مقابله با رأی معصوم7 و اجراء قیاس به عنوان مرجح در باب تعارض ادله است نه به عنوان دلیل مستقل مورد تردید جدی بزرگان امامیه قرار گرفته هرچند احتمال حجیت آن هم پذیرفته شده است. رابعاً نگاه تقریبی بین امامیه و اهل سنت تنها شامل موارد ششگانه بوده و ماسوای آن مصداق حرمت عمل به قیاس و از جانب امامیه ضروری المنع میباشد که اعمال رویکرد تقریبی در آن ممکن نمیباشد.
المؤلفون:
علی سائلی
المستخلص:
الكلمات الرئيسية:
تقریب، قیاس، منصوص العلة، قیاس اولویت، قیاس تنقیح مناط