دکتر نورالدین بولحیه، استاد دانشگاه، نویسنده و اندیشمند دینی الجزایر در اولین نشست از سلسله نشستهای سی و پنجمین کنفرانس وحدت اسلامی، ضمن قدردانی از برگزار کنندگان سی و پنجمین کنفرانس وحدت اسلامی، پیرامون «انگیزهای جنگ بین اسلام و نظام های غیر آسمانی» گفت: وقتی به انگیزههای کلی موجود در تاریخ مینگریم، میبینیم که دو نوع جنگ وجود دارد؛ یکی جنگهای موسوم به جهاد مقدس یا همان جنگهای مقاومت یا جنگهایی که در آن، سربازان برای مقابله با دشمنی مستبد که به آنها تاخته و سرزمینشان را اشغال کرده، بر میخیزند؛ به این جنگ، جنگ دفاعی گفته میشود. نوع دیگر، جنگ هجومی است یعنی شخص یا کشوری که از ثبات برخوردار است، به این ثبات بسنده نمیکند و به کشوری دیگر بهمنظور اشغال و پیوستن آن به سرزمینهایش یا با هدف توسعه طلبی و غارت داشتهها و ثروتهایش حمله میکند، گاهاً نیز انگیزهها چیزهای دیگری از جمله کشمکشهای بین قبایل و قدرتنمایی پادشاهان و... است.
وی ادامه داد: منظور از نگرش نظام های غیر آسمانی (ساخته بشر) همان نظام های حاکم و مکاتب فلسفی و ایدئولوژی ها هستند. همان کسانی که تیر انتقادات شان را به سمت جهاد اسلامی روانه می کنند و تصور می کنند که غرب و فلسفه غربی پیشرفته است، درحالی که جرایم اروپا و نظام های سکولار را فراموش کرده اند.
این اندیشمند دینی الجزایر تصریح کرد: قطعا جنگ دفاعی در فطرت بشر وجود دارد. خداوند متعال در هر انسانی، یک حسی به نام دفاع یا اهمیت به امنیت و حفاظت از اموال و حفظ آبرو قرار داده است و این نوع دفاع در هر فطرت بی آلایشی وجود دارد. قرآن کریم به جنگی به غیر از این دو نوع (یعنی جهاد و دفاع) حکم نمی کند.
وی افزود: در آیه قرآن آمده است «فلا عدوان الا علی الظالمین» یعنی این یک اصل قرآنی ست که فقط با ظالمان باید بجنگید؛ همچنین در سوره بقره آمده «کتب علیکم القتال» که جنگ بر شما واجب است و در ادامه می گوید که جنگ از روی اکراه و ناخوشایند است و این نشان می دهد که مسلمانان صلح جو هستند.
نورالدین بولحیه گفت: آیه دیگری که شرق شناسان و ملحدان و نوگرایان به آن استدلال می کنند{وقاتل المشركين كافة} آیه 36 توبه است، یعنی جملگی با همه مشرکان بجنگید. این قسمت از این آیه را از متن اصلی بریده اند و نمی گویند که خداوند متعال در این آیه گفته (كما يقاتلونكم كافة...) یعنی آنگونه که آنها با همگی شما می جنگند.
وی اظهار داشت:اصطلاح مشرکین را امام خمینی (ره) و حضرت آیت الله خامنه ای تفسیر کرده اند. ایشان گفته اند مشرکان کسانی هستند که مدافع و یار و یاور طاغوت ها هستند و با حکومت عدل الهی سر جنگ دارند. همچنین گفته اند که اگر این مشرکان اعلام جنگ نمی کردند و با حکومت الهی سر جنگ و مخالفت نداشتند، رسول الله نیز جنگی با آنها نداشت.
اندیشمند دینی الجزایر گفت: وقتی که به سیره پاک پیامبر اسلام (ص) می نگریم، می بینیم که همه جنگ های نبوی از جمله بدر، احد و خندق و... از این دست یعنی جنگ های دفاعی بوده اند؛ حال آنکه تمام جنگ های غربی ها از جمله جنگ های امپراطوری روم باستان و استعمار جدید مثل استعمار بریتانیا و سایر مظالم بزرگ تاریخ که همگی از جانب غربی ها بوده، از نوع جنگ هجومی است. کشتار و خونریزی می کنند و سپس فخرفروشی می کنند به اینکه اهل تمدن هستند. شما با نگاهی به تاریخ آمریکا و چگونگی کشتار ساکنان اصلی این قاره متوجه می شوید که این خود بزرگترین استعمار و جنایت علیه بشریت در تاریخ است؛ بنابراین آنها حق ندارند اسلام را زیر سوال ببرند.
وی با طرح سؤالی افزود: اما موضع اسلام در این رابطه چیست؟ اسلام جنگ دفاعی را آورد و نیز یک نوع جنگ هجومی را در پیش گرفت اما نه برای صرف حمله و هجوم بلکه برای آزادسازی. خداوند متعال می فرماید {وما لكم لا تقاتلون في سبيل الله والمستضعفين من الرجال والنساء والولدان الذين يقولون ربنا أخرجنا من هذه القرية الظالم أهلها} شما را چه شده که در راه خداوند و در راه نجات مردان و زنان و کودکان مستضعف نمی جنگیند؟ هم آنان که می گویند بارالها ما را از این روستایی (روستا یا شهر یا منطقه) که مردمش ستمکارند، خارج کن. قطعا این یک جنگ دفاعی است که مسلمان از برادر مستضعف خود دفاع می کند.
استاد دانشگاه الجزایر ادامه داد: مثلا الان جمهوری اسلامی ایران، رزمندگانش را برای آزادسازی و یاری مردم به سوریه و عراق و لبنان و سایر مکان ها می فرستد؛ طبعا این یکی از موارد دفاع از مستضعفان است؛ نه فقط دفاع از مسلمانان بلکه حتی غیر مسلمانان و این مصداق دخالت در امور داخلی کشوری دیگر نیست. بلکه یاری رساندن است که در فطرت بشر پاک موجود است. مسلمانان پس از اینکه این کار (آزادسازی) را انجام می دهند، زمین ها را به صاحبانشان بازمی گردانند و از منابع آن سودجویی نمی کنند و به غارت نمی پردازند.
وی گفت:شاهد بودیم، حاج قاسم سلیمانی رحمت الله علیه حتی برای خانه ای که برای یاری دادن مردمانش در منطقه البوکمال ساکن شده بود، نامه عذرخواهی نوشت. این اسلام حقیقی و رهایی و اسلام ناب محمدی(ص) است، اما اسلام سلطه گرانه که مستکبران آن را پیشه کرده اند صرفا از آن به منظور توسعه طلبی و غارت منابع و به بردگی کشاندن سایرین استفاده می شود.
بولحیه خاطر نشان کرد: اقدامات عثمانی ها و عباسی ها و اموی ها در تاریخ که به نام فتوحات انجام می شد، فتوحات نیستند و کسانی که به ایدئولوژی توسعه طلبانه افتخار می کنند، نماینده اسلام نیستند. فتح اسلامی همانا دعوت به عقلانیت و موعظه نیکو و دعوت با زبان نرم و خوش است و این مسئله در بسیاری از کشورهای جهان اسلام متاسفانه صورت نپذیرفته است.
وی افزود: آنچه در طی 8 قرن در اندلس رخ داد، اعم از جنگ و خونریزی، باعث شد مردم اروپا از مسلمان شدن منصرف شوند. اگر بنی امیه و عباسی و ملوک الطوایف که اروپا را به زور شمشیر غارت کردند، نبودند شاید الان بیشتر مردم اروپا مسلمان بودند؛ اما آنها تصویری تاریک و تخریب شده از اسلام عرضه کردند.
اندیشمند دینی الجزایر در پایان تصریح کرد: باید بین اسلام و مسلمانان تفاوت قائل شویم. بین اسلام متون مقدس و اسلام به جا مانده در تاریخ و میراث تاریخ اسلام، بین اسلام حقیقی و اسلام مستکبران و سلفی ها؛ یعنی حتی در بین مسلمانان هم مستکبر وجود دارد و این مسئله در قرآن هم ذکر شده و پیامبر اسلام(ص) نسبت به آن هشدار داده است؛ اینکه ما نباید فقط از مسلمانان دفاع کنیم و بدین ترتیب چهره اسلام را خراب نماییم، ما از غیر مسلمانان نیز دفاع می کنیم. نباید مسلمانان را تبرئه کرده و آنها را بی دلیل بر دیگران ترجیح و برتری دهیم.