بسم الله الرحمن الرحیم
از موضوعات روشن كه همگان بر آن اتفاق نظر دارند مسئله وحدت جامعه است . در سايه يگانگى در انديشه و عمل، همه نيروها به يك سو سوق داده مى شوند و سرانجام نتايج عظيمى به دست مى آيد ولى در تفرّق و تشتت، نيروهاى عملى و فكرى پراكنده شده و هرگز ثمربخش نمى باشد.
بر اين اساس، قرآن جامعه اسلامى را موظف مى كند به «حبل اللّه» چنگ زده و از تفرق و دو دستگى بپرهيزند، آنجا كه مى فرمايد: (واعتصموا بحبل اللّه جميعاً ولا تفرقوا).
نكته قابل توجه اين جا است كه چگونه متعلق اعتصام را حبل معرفی مى كند در صورتى كه مى توانست به شكل ديگر مانند (واعتصموا بالقرآن) و امثال آن بفرمايد، شايد وجه آن اين باشد كه فردى كه در قعر چاه افتاده، راه نجات آن اين است كه طنابى را به سوى چاه فرستاده تا به آن چنگ زند و بالا كشيده شود. تو گويى جامعه متفرق و متشتت مانند كسى است كه درون چاه قرار گرفته و با تمسك به حبل وحدت و يگانگى نجات پيدا مى كند و قرينه اين نوع برداشت از آيه جمله (ولا تفرّقوا) است.
از روز نخست، يگانگى مسلمانان و دورى از تفرق مورد اهتمام رسول گرامى بود، در مقابل، گروه منافق بالاخص يهود دغدغه ى ايجاد تفرق و تشتت داشتند.
در يكى از روزهاى پيروزى اسلام در مدينه، فرد يهودى به نام شاس عبور مى كرد و ديد جوانان انصار از دو قبيله اوس و خزرج دور هم گرد آمده اند و گل مى گويند و گل مى شنوند. در حالى كه چند سال قبل، آنان تشنه خون يكديگر بودند. اين نوع وحدت خشم آن يهودى را برانگيخت، برگشت و به يكى از جوانان يهود تعليم داد كه وارد جمع آنان شود و جنگهاى قبل از اسلام را يادآورى كند كه چگونه اوسيان در نبرد «بغاث» چنين و چنان كردند و از خزرجيان انتقام گرفتند!
جوانان اوس و خزرج بر اثر سادگى تحت تأثير تبليغات مسموم اين جوان قرار گرفته، آن وحدت و يگانگى را فراموش كردند و كم كم آماده رودررويى و مبارزه بودند پيامبر گرامى از اين وضع اسفبار آگاه شد و فوراً از مسجد بيرون آمد و به آنان چنين فرمود: (يا معشر المسلمين اللّه اللّه، أبدعوى الجاهلية وأنا بين أظهركم بعد أن هداكم اللّه في الإسلام واكرمكم به وقطع به تمسكم أمر الجاهلية واستنقذكم به من الكفر والّف به بين قلوبهم).([1])
اى مسلمانان خدا خدا، آيا شايسته است آهنگ جاهليت را زنده كنيد و من در ميان شما هستم. در حالى كه خدا شما را به اسلام هدايت فرمود و سرانجام عزيز نمود و رشته هاى جاهليت را قطع كرد و شما را از كفر نجات داد و شما را گرامى ساخت.
پيام پيامبر براى جامعه اسلامى درس آموزنده اى است كه پيوسته يهود و يهود صفتان در صدد ايجاد تفرقه و دشمنى در ميان جامعه اسلامى هستند و همين جريان غزه گواه روشنى است كه چگونه اين عناصر ناپاك و همدستان آنان در صدد نسل كشى و جنايت برآمدند.
تمام فرق اسلامى با داشتن مشتركات فراوان به همين مشتركات چنگ بزنند و مسائل فكرى و عقيدتى را در مدارس مطرح كنند، آن هم به اميد آنكه به ساحل وحدت برسند.
مرحوم شرف الدين كه از اقطاب وحدت اسلامى بود جمله زيبايى دارد. وى به تمام فرق اسلامى خطاب نمود: «ما يجمعنا اكثر مما يفرقنا».
اين كمترين از راه دور مراتب سپاس خود را به همه علاقه مندان تقريب به ويژه حاضران در اين همايش عرضه داشته و توفيقات همگان را از خداوند متعال خواهانم.
اين نوع اجتماع مفيد و سودمند است اما كافی نيست. بايد علاقه مندان تقريب گام هاى مؤثرى بردارند.
مرحوم آيت اللّه شيخ محمد تقى قمى در سخنرانى خود در سال 1328 در مدرسه فيضيه فرمود: اطلاع يافتيم كه برخى از ناشران مصر در صدد تجديد كتاب الصراع بين الإسلام والوثنية است، با اقدام دار التقريب متوقف شد.
امروز در كتاب اصول مذهب الشيعة الإمامية مى نويسد «الخمينى أدخل اسمه في الأذان» و اين كتاب در شمارگان وسيع چندين نوبت چاپ شده است.
نتيجه مى گيريم تنها گفتن تقريب يا ايها المسلمون قاربوا الخطى كافی نيست. چه نيكو مى گويد شاعر شيرين زبان فارسى:
نام فروردين نيارد گل به باغ *** شب نگردد روشن از اسم چراغ
اسم گفتى و مسمّا را بجوى *** ماه در بالاست نى در آب جوى
هيچ اسم بى مسما ديده اى *** ياز گاف و لام گل چيده اى
قم ـ 24/06/ 1403
مؤسسه امام صادق (عليه السلام)
جعفر سبحانى